به گزارش مجله خبری نگار، «حس میکنم داخل بدنم گیر افتاده ام، دلم میخواهد چنگ بیندازم و خودم را از این فکر خلاص کنم». این بریدهای از کتاب «آپارتمان پاریس» است که در سال ۲۰۲۲ منتشر شده است. این بریده کوتاه شاید تا حدودی بتواند معرف کتابی باشد که یکی از پرفروشترین رمانهای یکی دو سال اخیر بوده و به چاپهای متعددی در گوشه و کنار جهان رسیده است.
کتاب، قصه آدمهای مرموزی است که هر کدام برای خود رازهای مگویی دارند و داستان آپارتمانی را روایت میکند که هر کدام از ساکنان آن در چهار دیواری یا بهتر است بگوییم در مربع کوچک خود چیزهایی را از دیگران مخفی میکنند. میگویند خیابانهای پاریس هرگز تاریکتر، مجللتر یا شومتر از چیزی که در رمان جدید «لوسی فولی» به تصویر کشیده شده، نبوده اند. هر چقدر که صفحههای بیشتری از کتاب را میخوانیم بیشتر به این نتیجه میرسیم که داستان کتاب «آپارتمان پاریس» تا حدود زیادی شبیه به داستان زندگی آدمها در عصر جدید است.
یک تنهایی مدرن و به اصطلاح همان تنهایی دسته جمعی که آدمها در عصر جدید به آن دچار شده اند و عجیب این که از آن لذت هم میبرند:
«باید میگفتم درمانده شده ام، اما گفتم ماندنم زیاد طول نمیکشد، باید رئیسی پیدا کنم که زیاد اهل سوال و جواب نباشد، برای همین سر از این مکانها درآورده ام، جاهای زیادی نیستند که با توجه به سابقه ام به من شغل بدهند.»
انگار که آدمهای داستان «لوسی فولی» زیاد حوصله سوال جواب ندارند و بیشتر از آن که به اتاقهایی برای زندگی فکر کنند به مربعهایی برای پنهان شدن میاندیشند.
علاوه بر این تنهایی، خواسته یا ناخواسته پای آنها به یک ماجرای معمایی و رمزآلود که همان ناپدید شدن یکی از ساکنان آپارتمان است هم باز میشود.
خلاصه داستان این است که شخصیت اصلی داستان یعنی «جس هدلی» بعد از کنار گذاشتن آخرین شغلش در انگلستان به سراغ برادرزاده اش در پاریس میرود؛ اما جای خالی او را در آپارتمانش میبیند و هر چه از ساکنان آن آپارتمان سراغش را میگیرد، آنها از جواب دادن طفره میروند. کم کم «جس هدلی» متوجه میشود که وارد آپارتمان اسرارآمیزی شده است و کسی نیست که در آن جا رازی برای نگفتن نداشته باشد.
«نویسنده داستان یعنی «لوسی فولی» مهارت بسیاری در «تعلیق» دارد و همین به داستان او عمق بخشیده است. او به لایههای زیرین در متن داستان اهمیت میدهد و دوست ندارد همه چیز را مستقیم به خواننده اش منتقل کند.
داستان «آپارتمان پاریس» شبیه آنچه در کتابهای نویسندگان عامه پسند میبینیم در سطح نمیگذرد و همین توجه «لوسی فولی» به «ابهام» فضای کتاب را تا حدودی مه آلود کرده و باعث شده است مخاطب هیجان بیشتری را تا پایان تجربه کند: «دلم میخواهد از روی تمام کارهایم رد شوم. ستارهها جلوی چشمانم میرقصند، تصویر آپارتمان محو میشود.»
ریتم کتاب، اما در صفحات ابتدایی داستان کمی کند است و این شاید در شروع خوانش مخاطب را دلزده کند: «در این واحد فقط یک دوچرخه، آی مک و چند کتاب دارم، چیزی روی دیوارها نیست، فرش روی زمین نیست، چون از سبک مینی مال کاملا خوشم میآید. البته هنوز حس میکنم اسباب کشی نکرده ام، این طوری هر لحظه میتوانم بلند شوم و از اینجا بروم.»،
اما هر چقدر که به پایان داستان نزدیک میشویم، آهنگ و ریتم آن بهتر میشود و از آن یکنواختی ابتدایی فاصله میگیرد.
«لوسی فولی» متولد ۱۹۸۶ در پاریس است. کتابهای دیگری از این نویسنده به فارسی ترجمه شده اند که میتوان به «مهمانی شکار» و «فهرست مهمانان» اشاره کرد. «آپارتمان پاریس» با چندین ترجمه و توسط چند ناشر در ایران منتشر شده است که از مهمترین آنها میتوان به ترجمه محدثه احمدی و نشر «نون» اشاره کرد.
منبع: خراسان